❖گروه رزمی فرهنگی مرصاد❖

۞☫عشق تمام معادلات را بهم میزند☫۞

❖گروه رزمی فرهنگی مرصاد❖

۞☫عشق تمام معادلات را بهم میزند☫۞

حکم سبّ و دشمنی با علی (ع)

حکم سبّ و دشمنی با علی (ع)

حکم سبّ و دشمنی با علی (ع) از دیدگاه رسول خدا (ص)

نظر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در باره کسی که امیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام را دشمن بدارد و یا به حضرت ناسزا بگوید :

درج در ادامه مطلب....
1-دشمنی با علی ، نشانه نفاق :

مسلم نیشابوری و بسیاری دیگر از بزرگان اهل سنت نوشته‌اند :عَنْ عَدِیِّ بْنِ ثَابِتٍ عَنْ زِرٍّ قَالَ قَالَ عَلِیٌّ : وَالَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّهُ لَعَهْدُ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَیَّ أَنْ لَا یُحِبَّنِی إِلَّا مُؤْمِنٌ وَلَا یُبْغِضَنِی إِلَّا مُنَافِقٌ .علی فرمود: قسم به خدایی که دانه را شکافت و مردمان را آفرید ، این سخن رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله است که فرمود : مرا جز مؤمن دوست نمى‏دارد ، و به غیر از منافق ، دیگرى با من دشمنى نمى‏ورزد .(صحیح مسلم ، مسلم النیسابوری ، ج 1 ، ص 60 – 61 و فضائل الصحابة ، النسائی ، ص 17 و الدیباج على مسلم ، جلال الدین السیوطی ، ج 1 ، ص 93 و المصنف ، ابن أبی شیبة الکوفی ، ج 7 ، ص 494 و کتاب السنة ، عمرو بن أبی عاصم ، ص 584 و السنن الکبرى ، النسائی ، ج 5 ، ص 47 و ج 5 ، ص 137 و صحیح ابن حبان ، ابن حبان ، ج 15 ، ص 367 – 368 و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج 12 ، ص 509 و فتح الباری ، ابن حجر ، ج 7 ، ص 58 و تحفة الأحوذی ، المبارکفوری ، ج 10 ، ص 151و ...)

قرطبی و بسیاری دیگر از بزرگان اهل سنت نوشته‌اند :

روی عن جماعة من الصحابة [أبی سعید الخدری ، جابر بن عبد الله ، عبد الله بن مسعود و...] أنهم قالوا : ما کنا نعرف المنافقین على عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم إلا ببغضهم لعلی علیه السلام .از جمعی از صحابه ؛ از جمله أبو سعید خدری ، جابر بن عبد الله ،‌ عبد الله بن مسعود و ... نقل شده است که گفتند : ما در زمان رسول خدا منافقین را نمی شناختیم مگر به دشمنی با علی علیه السلام .(تفسیر القرطبی ، القرطبی ، ج 1 ، ص 267 و الدر المنثور ، جلال الدین السیوطی ، ج 6 ، ص 66 – 67 و نظم درر السمطین ، الزرندی الحنفی ، ص 102 و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج 42 ، ص 284 – 285 و ج 42 ، ص 285 و ج 42 ، ص 286 و مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع) ، أبی بکر أحمد بن موسى ابن مردویه الأصفهانی ، ص 321 و … .)

2-جنگ با علی ، جنگ با رسول خدا :

احمد بن حنبل و بسیاری از بزرگان اهل سنت از أبی هریره و زید بن ارقم نقل کرده‌اند که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) جنگ با علی (علیه السلام) را جنگ با خودش اعلام کرده است :عن أبی هریرة وزید بن أرقم : نَظَرَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِلَى عَلِیٍّ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَفَاطِمَةَ فَقَالَ أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ .أبی هریره و زید بن ارقم می گویند : رسول خدا صلی الله علیه وآله به امام علی ، امام حسن ،‌ امام حسین و فاطمه علیهم السلام نگاه کرد و فرمود : من در ستیزم با کسی که با شما در ستیز باشد ، و آشتی هستم با کسی که با شما آشتی باشد .(مسند احمد ، الإمام احمد بن حنبل ، ج 2 ، ص 442 و المستدرک ، الحاکم النیسابوری ، ج 3 ، ص 149 و مجمع الزوائد ، الهیثمی ، ج 9 ، ص 169 و المصنف ، ابن أبی شیبة الکوفی ، ج 7 ، ص 512 و صحیح ابن حبان ، ابن حبان ، ج 15 ، ص 434 و المعجم الصغیر ، الطبرانی ، ج 2 ، ص 3 و المعجم الکبیر ، الطبرانی ، ج 3 ، ص 40 و موارد الظمآن ، الهیثمی ، ج 7 ، ص 201 و تاریخ بغداد ، الخطیب البغدادی ، ج 7 ، ص 144 و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج 13 ، ص 218 و ج 14 ، ص 157 و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج 2 ، ص 122 و ج 3 ، ص 257 – 258 و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج 3 ، ص 45 و ج 5 ، ص 99 و البدایة والنهایة ، ابن کثیر ، ج 8 ، ص 223 و ... )

3- ناسزا به علی ، ناسزا به رسول خدا :

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْجَدَلِیِّ قَالَ : دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَةَ فَقَالَتْ لِی أَیُسَبُّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِیکُمْ قُلْتُ مَعَاذَ اللَّهِ أَوْ سُبْحَانَ اللَّهِ أَوْ کَلِمَةً نَحْوَهَا قَالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ مَنْ سَبَّ عَلِیًّا فَقَدْ سَبَّنِی .عبد الله جدلی می گوید : بر ام سلمه وارد شدم ، به من فرمود : آیا کسی در میان شما هست که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله را سبّ کند ؟ گفتم : پناه بر خدا ... فرمود : از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که فرمود : هر کس علی (علیه السلام) را سب کند ، به درستی که مرا سبّ کرده است .(مسند احمد ، الإمام احمد بن حنبل ، ج 6 ، ص 323 و خصائص أمیر المؤمنین (ع) ، النسائی ، ص 99 و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج 42 ، ص 266 و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج 3 ، ص 634 و البدایة والنهایة ، ابن کثیر ، ج 7 ، ص 391 و المناقب ، الموفق الخوارزمی ، ص 149 و جواهر المطالب فی مناقب الإمام علی (ع) ، ابن الدمشقی ، ج 1 ، ص 66)

حاکم نیشابوری بعد از حدیث می‌گوید:

هذا حدیث صحیح الاسناد ولم یخرجاه .(المستدرک ، الحاکم النیسابوری ، ج 3 ، ص 121.)سند این حدیث صحیح است ؛ ولی بخاری و مسلم آن را نیاورده‌اند .

هیثمی نیز می‌گوید :رواه أحمد ورجاله رجال الصحیح غیر أبى عبد الله الجدلی وهو ثقة .(مجمع الزوائد ، الهیثمی ، ج 9 ، ص 130 .)احمد آن را نقل کرده و راویان آن ، راویان صحیح بخاری هستند ، غیر از أبی عبد الله الجدلی که او مورد اعتماد است .

4- اذیت کردن امیر المؤمنین ، اذیت رسول خدا :

هیثمی در مجمع الزوائد به نقل از سعد بن أبی وقاص می‌نویسد :قال: کنت جالساً فی المسجد ، أنا ورجلان معی ، فنلنا من علی ، فأقبل رسول اللّه صلى اللّه علیه وسلم غضبان یعرف فی وجهه الغضب ، فتعوذت باللّه من غضبه ، فقال: «ما لکم وما لی ؟ من آذى علیّاً فقد آذانی». رواه أبو یعلى والبزاز باختصار ورجال أبی یعلى رجال الصحیح غیر محمود بن خداش وقنان، وهما ثقتان.(مجمع الزوائد ، ج9 ، ص129 و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج42 ، ص204و البدایة والنهایة ، ج7 ، ص383 .)سعد بن أبی وقاص می گوید من و دو نفر دیگر از همراهانم در مسجد نشسته بودیم ؛ پس به علی جسارت کردیم ؛ رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با عصبانیت به ما رو کرده در حالیکه خشم ایشان در چهره شان دیده می شد ؛ پس از غضب ایشان به خدا پناه بردم ؛ حضرت فرمودند : با من چه کار دارید ( چرا من را آزار می دهید ؟) هرکس علی را آزار دهد من را آزرده است .

ابو یعلی و بزار این روایت را به صورت خلاصه نقل می کنند و راویان سند ابو یعلی ، راویان اسناد صحیح بخاری است ؛ غیر از محمود بن خداش و قنان و آن دو نیز مورد اطمینان هستند .

أبی بکر احمد بن موسی بن مردویه اصفحانی و نیز علّامة شیخ بها الدین أبو القاسم رافعی می‌نویسند :عن جابر الأنصاری عن عمر بن الخطاب ، قال : کنت أجفو علیا ، فلقینی رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) فقال : " إنک آذیتنی یا عمر ! " . فقلت : أعوذ بالله ممن آذى رسوله ! قال : " إنک قد آذیت علیا ، ومن آذى علیا فقد آذانی " .مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع) ، أبی بکر أحمد بن موسى ابن مردویه الأصفهانی ، ص 81 و التدوین فی أخبار قزوین ، ج1 ،‌ ص460 ، باب العین فی الآباء .

از جابر بن عبد الله الانصاری از عمر بن خطاب روایت شده است که گفت : به علی بدی می کردم ؛ پس رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم من را دیده و فرمودند : ای عمر ؛ مرا آزرده ای ؛ گفتم : از دست کسی که رسول خدا را آزرده ، به خدا پناه می برم ؛ حضرت فرمودند : تو علی را آزرده ای و هر کس علی را بیازارد مرا آزرده است .

پیش بینی امیر المؤمنین علیه السلام از سب آن حضرت توسط دشمنانش:

امام علی علیه السلام در نهج البلاغه در یکی از خطبه‌ها از آینده ای نزدیک خبر می‌دهد که شخصی می آید و به مردم دستور می‌دهد که آن حضرت را سبّ کنندوبیزاری جویند . وحتی از اوصاف ظاهری این شخص که سب آن حضرت را در میان مسلمین رواج خواهد داد ، خبر می‌دهد .

در خطبه 61 نهج البلاغه می فرماید :أَمَّا إِنَّهُ سَیَظْهَرُ عَلَیْکُمْ بَعْدِی رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ ، مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ یَأْکُلُ مَا یَجِدُ وَ یَطْلُبُ مَا لَا یَجِدُ، فَاقْتُلُوهُ وَ لَنْ تَقْتُلُوهُ، أَلَا وَ إِنَّهُ سَیَأْمُرُکُمْ بِسَبِّی وَ الْبَرَاءَةِ مِنِّی، أمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِی فَإِنَّهُ لِی زَکَاةٌ وَ لَکُمْ نَجَاةٌ، وَ أَمَّا الْبَرَاءَةُ فَلَا تَتَبَرَّءُوا مِنِّی، فَإِنِّی وُلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَةِ وَ سَبَقْتُ إِلَى الْإِیمَانِ وَ الْهِجْرَة .

خطبة له علیه السلام (61) قبل أیام من استشهاده .

در میان شما پس از من مردى گلو گشاد و شکم برآمده‏اى قد علم خواهد کرد ، هر چه را که پیدا کند خواهد خورد و هر چه را که پیدا نکند جستجو خواهد نمود . او را بکشید و هرگز او را نخواهید کشت‏ .او شما را به دشنام دادن به من و بیزارى از من دستور خواهد داد [در صورت اجبار] به من دشنام بدهید ؛ زیرا دشنام به من ، مرا پاک می کند و براى شما موجب رهائى است‏ ؛ ولى اگر تبرى و بیزارى از من را بر شما عرضه کند ، از من تبرى مجوئید ؛ زیرا من بر فطرت پاک اسلام متولد شده‏ام و پیش از همه به ایمان و هجرت نائل گشته ‏ام .

همچنین حاکم نیشابوری در المستدرک در تفسیر سوره نحل می‌نویسد :قال علی رضی الله عنه : « إنکم ستعرضون على سبی فسبونی ، فإن عرضت علیکم البراءة منی ، فلا تبرءوا منی ، فإنی على الإسلام ، فلیمدد أحدکم عنقه ، ثکلته أمه ، فإنه لا دنیا له ولا آخرة بعد الإسلام ، ثم تلا (إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنِ‏ُّ بِالْایمَانِ) (النحل/ 106) » . صحیح الإسناد ولم یخرجاه .(المستدرک علی الصحیحین ، الحاکم ، ج2 ،‌ ص358 ، باب قصة الحجر المدری حین اجبر علی لعنة علی رضی الله عنه ولعن آمره بحسن القول .)

امام علی علیه السلام فرمود : در آینده ، شما را وادار می‌کنند که مرا سبّ کنید ، (اگر مجبور بودید) پس سب کنید ؛ ولی اگر دستور دادند که از من بیزاری بجویید ، نپذیرید ؛ زیرا من بر اسلام هستم (برائت از من ، برائت از اسلام است) در این صورت گردن خود را (برای بریده شدن) بکشد ؛ ( اما کسی که از من بیزاری بجوید ) پس مادرش به عزایش بنشیند ؛ زیرا او بعد از خارج شدن از اسلام نه دنیا دارد و نه آخرت ، سپس این آیه را خواندند « الا من اکره ...

و نیز در همان باب این روایت را نقل می‌کند :

عن عبد الله بن طاوس ، عن أبیه ، قال : کان حجر بن قیس المدری من المختصین بخدمة أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب رضی الله عنه ، فقال له علی یوما : یا حجر إنک « تقام بعدی فتؤمر بلعنی فالعنی ولا تبرأ منی » . قال طاوس : فرأیت حجر المدری وقد أقامه أحمد بن إبراهیم خلیفة بنی أمیة فی الجامع ووکل به لیلعن علیا أو یقتل فقال حجر أما إن الأمیر أحمد بن إبراهیم أمرنی أن ألعن علیا فالعنوه لعنه الله . فقال طاوس : فلقد أعمى الله قلوبهم حتى لم یقف أحد منهم على ما قال .(المستدرک علی الصحیحین ، الحاکم ، ج2 ،‌ ص358 ، باب قصة الحجر المدری حین اجبر علی لعنة علی رضی الله عنه ولعن آمره بحسن القول .)

حجر بن قیس مدرى ، از کسانى بود که ویژگى خاصى نزد حضرت على علیه السّلام داشت . در یکى از روزها ، حضرت على علیه السّلام خطاب به وى ، فرمود : اى حجر ! پس از من ، تو را وادار می کنند که مرا لعنت کنى ، پس آن را انجام ده ، لیکن از من تبرّى مجو !

طاووس ، می گوید: حجر را در حالى دیدم که احمد بن ابراهیم ، خلیفه اموى ، دستور داده بود وى را به مسجد جامع ببرند و کسى را بر او گمارده بود که حجر على علیه السّلام را لعنت کند ، و در صورت امتناع ، کشته شود ! گفت : اى مردم ! امیر احمد بن ابراهیم به من دستور داده است تا على علیه السّلام را لعنت کنم ، اینک او را لعنت کنید که لعنت خدا بر او باد ! گفتار حجر ، ایهام داشت ( دو پهلو بود ) و براى همین است که طاووس مى‏گوید : خداى تعالى گوش دل مخالفان را کر کرد ، به طوریکه متوجه نشدند که منظور حجر چیست .

نتیجه گیری در باب سب و لعن امیرالمومنین و جنگ معاویه و عایشه با توجه به منابع فوق را به خوانندگان واگذار میکنیم.

برچسب ها:
علی.امیرالمومنین.علی(ع).دشمنی با علی (ع).حضرت علی. روایات.شیعه.شیعیان.دشمنی با علی.حقانیت شیعه.اثبات حق علی(ع).
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد