❖گروه رزمی فرهنگی مرصاد❖

۞☫عشق تمام معادلات را بهم میزند☫۞

❖گروه رزمی فرهنگی مرصاد❖

۞☫عشق تمام معادلات را بهم میزند☫۞

پاسخ به نظر دوستم...(2)

«به نام حق»

ادامه بحث مجازی من و دوستم هستش امیدوارم پیگیر باشین و نظر بدین...

از تمامی دوستان که میتونن نظر بدن خواهش میشه نظر بدن تا بحث مورد نظر راحت تر به نتیجه برسه...

برای دیدن نظر و پاسخ من به اون بی ادامه مطلب برین...

سلام محمد جان.خوبی عزیز؟

لطفا بزرگواری کن و جواب حقیر را در صفحه ی اصلی در ذیل مطلب " پاسخ به نظر دوستم " درج کن.با تشکر.

داداش،بهتره که اول بحث،من یک مطلبی رو بگم و اون اینه که متن من طعنه و کنایه ای به شخص شما نداشته و نداره و اگر این طعنه و کنایه را در مورد مسئولین بی کفایت بگیریم،لطف بزرگی در مورد من صورت گرفته شده.

این که می فرمایید متوجه نشدید که مطلب من اعتراض به نظر شما در مورد توانایی دولت در کنترل دولت بوده یا خیر،برای من چیز عجیبی نیست چون تمامی مطلب من نفی نظر شما در مورد کنترل قیمت ارز نبود و اکثرش اعتراض به بی کفایتی و بی تفاوتی مسئولان بود.به عبارتی من خواستم با یک تیر،دو نشان را بزنم.(هم نفی نظر شما در مورد کنترل قیمت ارز،هم اعتراض ).این جهت توضیح نظر قبلی من.

اما پاسخ به نظر شما :

مورد 1 و 2 که جای بحث نداره.

3_ در این که هر رییس جمهوری خوبی و بدی داره که شکی نیست.آقای احمدی نژاد هم خدمت های بسیاری انجام داده و من منکر نمیشم.منتهی وقتی بحث قیاس بین خدمت و خیانت یک فرد میشه و نمره میدیم و نمره ی اون فرد رو با دیگری قیاس میکنیم قضیه فرق میکنه.برای درک بهتر من باید همه ی خدمت ها و خیانت های آقای خاتمی را بررسی کرد و نمره داد و همین طور در مورد آقای احمدی نژاد و ببینیم چه کسی بهتر بوده و بهتر عمل کرده.در مورد اینکه آقای خاتمی خواهان فضای باز بود و بعضی ها نگذاشتن ممنونم که قبول دارید و اقرار میکنید.

4_ محمد جان،ما ایرانی ها یک ضرب المثلی داریم که میگه: کار،کار انگلیسی هاست.و این ضرب المثل رو تا جایی به کار میبردیم که دعوای زن و شوهری هم تقصیره انگلیس بود و الان هم به صورت دیگری به کار میبریم و جای انگلیس رو با آمریکا عوض کردیم.حقیقت قضیه اینه که ما  تقصیر تمام بی کفایتی ها،تمام بی سوادی ها و تمام تند روی ها و تمام ندانم کاری های خودمان رو  گردن آمریکا میندازیم و از طرف دیگر معتقدیم هیچ غلطی نمیتونه بکنه که این تجمع ضدین هست و تجمع ضدین محاله.این تفکر کودکانه ی ما به همین جا ختم نمیشه.سابقه ی آمریکا در مورد " ایران پس از انقلاب " نسبتا پاکه.دشمنی آمریکا با ایران رو ما خودمون به وجود آوردیم.آمریکا حتی در جریان جنگ ایران و عراق در سال 1365 شمسی،به ایران کمک نظامی کرد که به قضیه مک فارلین معروف شد.پیشنهاد میکنم در مورد این مطلب در اینترنت تحقیق کنید. جدا از این مطلب بیاییم و از این اخلاق زشت " به دیگران پردازی و به خود نپرداختن "  دست برداریم،خودمان به اندازه ی کافی مشکل داریم.گیریم که آمریکا تاجر است،به من و شما و ما ایرانیان چه مربوط؟تجارتش برای ما مگر مشکلی ایجاد کرده؟ما نیز اگر میتوانیم تاجر باشیم.در آخر این قسمت هم توصیه میکنم که کتاب " قلعه حیوانات " نوشته ی جورج اورول را بخوانید تا ریشه ی دشمن سازی و دشمن باوری را بهتر بشناسید.

من آمریکا را خادم بی جیره مواجب به بشریت نمیدانم ،همین طور ایران را.دیگر دوران " بده در راه خدا " گذشت،آن هم در مقیاس جهانی ( منظور اینه که در امر " بده در  راه خدا "،در مقیاس جهانی عمل کردن،دورانش گذشته ).ایران هم اگر به کشورهای نظیر بولیوی و ونزوئلا و سوریه و فلسطین کمک بلا عوض میکند نه در جهت انسانیت و ... است که صرفا مقاصد سیاسی دارد.راجع به تحریم دارو هم اینو باید بگم که در اصل دارو تحریم نیست ولی چون سیستم خرید و فروش ایران تحریمه،در عمل ما به داروها دسترسی سخت تری داریم،نه اینکه به هیچ عنوان نداشته باشیم.این رو هم در پرانتز بگم که دیدگاه منفی شما در مورد سیاست خارجه آمریکا هست که تا حدودی حق با شما است و دیدگاه مثبت من در مورد سیاست داخلی آمریکا هست که البته ملاک کارآمدی اولی دیدگاه افکار عمومی جهانیان و ملاک کارآمدی دومی افکار عمومی کشور آمریکا است.

اما راجع به جذب افکار: امیدوارم البته منظور شما از این حرف من نبوده باشم،منتهی در صورت درست بودن حرف شما،جواب اینم است: حکومت ایران هم اگر میتونه جذب افکار کنه.ناراحتی نداره که.

5_ تلاش شما را ستایش میکنم،به تلاشتون ادامه بدید تا برسیم به جایی که بقیه کسانی که تلاش کردن و به نتیجه نرسیدن برسیم.در مورد اینکه تلویحا نوشتن رو امری ناپسند جلوه میدید ناراحت هستم و از شمایی که دانشجو هستید بعیده.مطبوعات،ارباب جراید،خبرگزاری،رسانه ها رکن چهارم از پنج رکن دموکراسی هستند و رسانه بدون نوشتن و تحلیل بی ارزش.اما در اینکه مردم ما به خوشبختی خواهند رسید یا نه،بهتر است دعوا نکنیم و قضاوت رو به مردم بسپاریم که همیشه گفتم: چه قضاوتی بهتر از مردم؟.

در مورد برخورد با نوه ها هم خوشحالم که به مسائل تربیتی اهمیت میدید و در این مورد با هم نظریم،منتهی من دست آویزی میخواستم که حرفم رو بزنم و این دست آویز " نوه " بود و اینجا باید گفت که: کاش نکته را بگیری و گیر به نکته ندهی.

خوب،فکر کنم واضح حرفم رو زده باشم.انشا الله تن درست،شاد و پیروز باشید.

سلام علیک

تعنه و کنایه به هر فردی که میخواد باشه باشه من نفس نظرت رو میگم که خیلی تعنه و کنایه داره و مشخصا تعنه و کنایه رو هیچ کس دوس نداره بهش زده بشه...

نظر شما فعلا ارتباطی زیادی به مطلب ارز و دلار من نداره!!

و شما میخوای یه سری مطلب رو برای بحث در مورد سیاست کنارش مطرح کنی و منم مخالف نیستم.

نفی نظر من که فعلا منتفی شده و ارز برگشته تا یه حدی ولی شما حق اعتراض داری به این وضع نابسامان بازار و اقتصاد!!

جواب به نظرت:

3-ببین عزیزم معیار من برای سنجش خوبی افراد3 چیزه: 1-زمان کارش 2-هدف کارش 3 -توانایی انجامش و مطمئنن زمان آقای خاتمی با زمان آقای احمدی نژاد تفاوت های بسیاری داشته(فعلا در مورد هدف و توانایی حرف نزدم...) و هنوز من در مورد سخت بودن کدومش بحث نکردم و به نظر من شرایط بسیاری دخیل هستن که میتونه مورد بررسی باشه...

4- خودت میدونی خدا رو شکر انسان سیاه و سفید نگری اصلا نیستم و سعی میکنم مطالب رو با تمام جزئیات و شرایطش بخونم(حمل بر خودستایی نشه من باب اعلام نظرم گفتم)

این جمله امام (ره) که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. در مورد انقلاب به کار برده شده یعنی خیلی برداشت ها میتونه ازش بشه یکی از برداشت ها که به نظر من غلطه همینه که یعنی هیچ کاری بلد نیست بکنه!!! نه مطمئنن این تفکر امام نیست و اون صحبت با توجه به شرایط و زمان و قصد و هدف خودش گفته شده و من میتونم در موردش به صورت کامل بحث کنم.تجارت بحثش مشخصه اما تجارت برابر خدمت نیست مطلقا و این پر واضحه.

ممنون از معرفی کتابت...

داداش گرامی من شما داری حرفی رو میزنی که من تعجب میکنم ازش!!

بحث فعلی من در مورد سیاست های خارجی ایران و امریکاس و اونطرف قضیه جداست...

دارو تحریم شدش و مشخصا همین سخت گیر اومدنش موجب گرانی و بد بخت شدن انسان های بی گناه بسیاری میشه و من اینو میگم مطمئنن آمریکا داره تو تمام بعد های مختلف ایران رو تو فشار میذاره و کاری هم به انسانیت و غیره نداره و فقط هدف خودشو داره!!

کل تاریخ حکایت میکنه همه کشور ها برای منافعشون زحمت میکشن(چه اقتصادی چه اعتقادی چه سیاسی) اگر هم برخی جاها ما یا امریکا سعی در عقب نشینی داریم به دلیل شبیه بازی بودنه این جنگه و این بازی یه جا عقب نشینی یه جا حمله یه جا تحریم داره و همه بسته به شرایطه....

جذب افکار: من حالت کلی برای همه افکار تو دنیا رو گفتم این حرف به خودم و امثال خودمه که باید تلاشمون رو بیشتر کنیم تا حدی که شبهه ای برا کسی باقی نمونه و البته حرفت درسته فرصت برابر هستش اما یه نکته داره اونم میل انسانه که انسان ازش نمیتونه فرار کنه.

5-من کاری به نتیجه ندارم وظیفه الان من هر چی هست رو انجام میدم و مطمئنم اگر همه وظیفه شون رو انجام بدن دور نگارش هم متعالی میشه و اون کسایی هم که انجام ندادن رو تو قبر من نمیذارن و البته مطمئنن دارن حق بسیاری رو پایمال میکنن...

دموکراسی ارزشی رو من باهاش موافقم و هیچ ناراحتی هم نداره و این هیچ ارتباطی به دانشجو بودن یا نبودنم نداره!!

اما اینکه دموکراسی باید در نشر خبر باشه نه در تحلیلش و تحلیل باید به عهده افراد جامعه باشه البته تو این شرایط این حرف من ایده آل نیست و به دلیل جنگ رسانه ها هر دو طرف در حال تحلیل ضد هم هستن و این هم باز جای بحث بیشتر داره....

قضاوت با مردم جامعه...

نکته اگر درست باشه میگیرم و الا نقدش میکنم تا ببینم حقیقت اصلیش چیه اونوقت قبول یا ردش میکنم...

حرفات واضح بود اما بحثت بدون موضوع!!

من از این به بعد فقط با موضوع خاص بحث میکنم نه با چند موضوع ریشه ای که خودشون چندین شاخه دارن چون در حجم مطالب من جا نمیشه....

اللهم عجل لولیک الفرج

سلامت باشی و پایدار....


نظرات 2 + ارسال نظر
یک آزادی خواه جمعه 3 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:06 http://www.1azadikhah.mihanblog.com

سلام علیکم محمد آقا.امیدوارم خوب باشی.

دوست عزیز،بگذار قبل از هر بحثی،من قویا و شدیدا و محکما و قرا اعتراض بکنم به شما در این مورد که حداقل زمان پاسخ گویی شما 15 روز بوده ( در مورد نظر قبلی یک ماه ) که اصلا دیگه آدم یادش میره تو چه شرایطی اون حرفا رو زده.

اما پاسخ به نظرات شما:

برادر من،شما خودت جواب موارد نظر من رو دادی ولی از من میخوای که جواب موارد نظر شما رو ندم و فقط به یک موضوع بسنده کنم که کار درستی نیست.اما تا اونجا که بشه سعی میکنم رعایت میکنم.

3_ آهان،درود بر شما.حالا یک سوال.این که میفرمایید من نگاه میکنم که طرف در چه شرایطی بوده و چه کارهایی کرده و نمره میدم یک مقداری لنگ میزنه.چرا؟به این دلیل که اگر منظور شما ( و اکثر اصولگرایان ) رو این بگیریم که آقای احمدی نژاد رو رسانه ها و خبرگزاری های داخلی و خارجی و ارگان ها و سازمان های داخلی و دست های پشت پرده و چه و چه نگذاشتن کار کنه و الا ایشون هم توانش رو داشت و هم علمش و هم چیزهای دیگه،اینجا دچار گمراهی شدیم.چون اولا این عوامل مانع از رشد که اصولگرایان نام میبرن ازشون،اولا زمان آقای خاتمی هم بود و اتفاقا بسیار هم حمایت میشدن توسط اصولگرایان.دوم این که برادر من،مگه این عوامل مانع از رشد دروغ گفتن؟مگه وقتی اقتصاد دانان گفتن این سیاست اقتصادی و دیپلماتیکی و خارجی شما،اقتصاد مملکت رو میزنه زمین دروغ گفتن؟.وقتی اصلاح طلب ها میگفتن این عدالت خواهی ایشون و اسم مفسیدن اقتصادی در جیب آقای احمدی نژاد بودن یک فریبه برای رای جمع کردن و محبوبیت،مگه دروغ گفتن؟مگه کابینه ی آقای احمدی نژاد یکی از فاسد ترین ( مالی و اخلاقی و اجرایی ) و بد اخلاق ترین کابینه های بعد از انقلاب نیست؟چند هزار پرونده تخلف اعضای کابینه ی دولت ( خود ایشون در مسائل مالی پاکه و بحثی ندارم ) تشکیل شده که اتفاقا آقای احمدی نژاد سفت و سخت از همون افراد متخلف دفاع میکنه و خیلی از این پرونده ها هم به ضرر کابینه رای براش صادر شده.شما بفرمایید آقای خاتمی ( که اصولگرایان،ایشون رو عامل اسراییل و فراماسون و مخالف حکومت میدونن ) یک مورد به مجلس گفته باشه که : من این قانون رو اجرا نمیکنم ( اشاره به سخنان آقای احمدی نژاد که مکرارا گفتن این قانون رو اجرا نمیکنم ).این حرفا رو نزد و این کارا رو نکرد،کفن پوشان کف خیابون بودن،وای به حال اینکه میگفت.مگه این پیش بینی ها و این اعتراضات دورغ بود؟مگه ناحق بود؟مگه این پیش بینی ها اتفاق نیفتاد؟این ها رو گفتم نه از باب اینکه جوابش رو از سمت شما بگیرم،از این باب گفتم که بگم،این که آقای احمدی نژاد در شرایط سخت بود و نتونست و نگذاشتن و این حرفا اولا صحیح نیست،اگر هم باشه علتش همین موارد بوده و الا همه از جمله اصولگرایان که دشمن ایشون نبودن.ایشون خودش باعث ایجاد تنش میشدن و خود کرده را تدبیر نیست.دوران موجه بودن این دلایل طی شد برادرم.من حالا میفهمم که کسانی که میگفتن ایشون نمیتونه،درست میگفتن و منی که می گفتم شما خود فروخته اید و فلان و فلان اشتباه کردم و از این موضوع شرمگینم.باشد که مردم من رو ببخشن.در نتیجه نظر خودم رو هنوز صحیح میبینم و جواب شما رو غلط.

4_ محمد جان،من بابت تحریم دارو توضیح دادم که خود دارو اصلا و ابدا تحریم نیست و سیستم خرید ایران تحریمه که این باعث میشه در خرید دارو به مشکل بر بخوریم.

خوب،پس الحمد الله قبول دارید این تحریم های کاغذ پاره که هیچ اثری نداشتن و ندارن ( سخنان رییس جمهور و ائمه ی جمعه و همه ی مسئولین طی این سال های اخیر ) همچین روی مردم بدبخت و بی گناه تاثیر داره و خوب هم تاثیر داره؟الحمد الله.پس خلاصه میگم ای عزیز دل انگیز:

هان ای دل عبرت بین،از دیده نظر کن هان - ایوان مدائن را آیینه ی عبرت دان ( از قصاید خاقانی ).اگر عبرت شده برای بعضی از مسئولین که خیر است و برکت،اگر هم که عبرت نشده که هیچ.بحثی نمیمونه.در مورد این که میگی آمریکا عقب نشینی و جلو رویش یک نوع سیاسته باید بگم ای خدا خیرت بده،ای قربونت برم من،مگه ایران اینطوری نیست؟مگه حالا که میبینن ناچار هستن به مذاکره (نفس مذاکره که هر انسان عاقلی باید انجامش بده و حتی توانایی انجامش رو داشته باشه ) همه ی وبلاگ ها نمیگن: جام زهر دوباره به دست رهبری؟مگر آقای جواد لاریجانی رییس حقوق بشر قوه ی قضاییه نگفتن : برای منافع نظام ( دقت شود منافع نظام ) با شیطان در قعر جهنم هم مذاکره میکنیم؟.درسته؟پس این حرفا چیه که شما میزنی عزیز دل؟

در مورد میل انسان به یک تفکر هم گرچه نمیدونم منظور شما دقیقا چیه؟منتهی من که طرفدار سفت و سخت حکومت بودم که.وبلاگ قبلیم هنوز سر پاست که،پس این انگ ها به من نمی چسبه که طرفدار آمریکا بودم.باید رفت دید که منی که اون طوری بودم،چی شد که این آرمان ها بی رنگ شدن برای من؟اشکال از من بود،یا از بعضی ها.جوابش هم مشخصه محمد جان: از بعضی ها.

5_ای خدا شما رو خیر بده،همین که هر کسی به وظیفه اش عمل کنه ما را بس.ما هم نوکر بی جیره مواجب نخواستیم.

اما بریم سراغ دموکراسی ارزشی که فرمودی:ببین عزیز دل،متاسفانه این روشنفکران عصر مشروطیت دست به این ابتکارات نا همگون زدن و این طوری شد که ما داریم میبینم.دموکراسی ارزشی چه صیغه ایه دیگه؟ما یک نظام ارزشی داریم ( رفتارهای مورد تایید که در هر دین و مذهب و آیین و تفکر یک مواردی هست که ممکنه در یک آیین دیگه ضد ارزش باشه.قدیمی ترینش هم در کتاب جمهوریت افلاطون معرفی شده )،یک نظام دموکراسی هم داریم.شما میتونید با حفظ دموکراسی و به شرط محدود نشدنش یک سری قوانین بر اساس اخلاق بنویسید،منتهی اینکه دموکراسی رو شکل و شمایل خواسته های مواردی که خودتون بهش ارزش میگید و خیلی ها غیر ارزش میگن بیارایید اون دیگه دموکراسی نیست،یک چیز دیگه است.دموکراسی بر طبق اون 5 رکن استواره،هر کدوم از اون موارد و زیر مجموعه های اون ارکان نقض بشه،دموکراسی نقض شده.تعارف نداریم که،اگر مطبوعات آزاد نداریم،یعنی دموکراسی نداریم.اگر آزادی های مدنی نداریم،یعنی دموکراسی نداریم،اگر احزاب هم فله ای بسته میشن هم همین طور.

خوب شما میگی مطبوعات حق تحلیل ندارن.ببخشید شما وقتی حق تحلیل اقتصادی رو از روزنامه نگار اقتصاد دان ( اساتید دانشگاه که مطالب اقتصادی مینویسن ) میگیری،آیا حقی برای مردم عام در مورد تحلیل قائل میشی؟گیریم که قائل شدی،مردم طبق کدام میزان حق و باطل ( که قبلا این میزان روزنامه نگار بود ) تحلیل کنن؟شما وقتی حق تحلیل رو از رسانه گرفتی،اول از همه نقض دموکراسی کردی و بعد ضعف و خلل در تحلیل مردم وارد کردی که این یکی از شوم ترین موارد برای سطح آگاهی مردم ماست که دانسته یا ندانسته بهش اهتمام می ورزید.

اما راجع به مطلب آخر: فرمودی نفی نظر شما منتفی شده و شما دنبال یک موضوع واحد هستی.اکی.شما این مورد رو ادامه بده که 5 ملیارد دلار تقلبی ریختن توی بازار ارز تا دلار رو بیارن روی 3 هزار تومن.دلارهایی که انقدر قشنگ و جعلی چاپ شده بود که حتی صراف ها هم نمیتونستن تفاوتش رو بفهمن و باید شماره اش رو به وزارت خزانه داری آمریکا میدادی تا جعلی بودنش مشخص بشه.خوب شما بفرما این هنر دولت بود در کنترل بازار ارز؟نفی نظر شما مگر شاخ و دم داره؟این ناتوانی دولته که مردم یا به قول خودشون سوداگران یا به قول آقای محمد رضا رحیمی معاون رییس جمهور، " جمشید بسم الله " رو مجبور به از دست دادن سرمایه در ازای دلار تقلبی کنن تا مردم از خرید منصرف بشن و تقاضا بیاد پایین و بالطبع قیمت هم بیاد پایین.این خیلی واضحه.این رو شما از توانایی دولت در مهار بازار ارز میدونی؟این مصداق آرایش ابرو داشتن و چشم رو کور کردنه برادرم.شما همین مورد رو ادامه بده و بحث کن.بقیه رو هم ولش کن،چون در یک جبهه واحد میخوای صحبت کنی.

منتظرتم و موفق باشید.

سلام به شما رفیق
خوبم شما چطوری؟ ایشالله که تنت سالم....
خب من نمیتونستم بیام محدودیت داشتم و نیازی به توضیح و توجیح بیشتر نیست....
اینکه 15 روز یا 16 روز رو نمیدونم کی تعیین کرده!!
ولی بابت دیر پاسخ دادنم معذرت میخوام....

اما ادامه پاسخ به نظراتت:

خب حرفم درسته؟؟ اگه حرفم درسته یه موضوع رو بذار که بحث کنیم نه همش با زمانبندی های مناسب توافقی بین خودمون...
شما مختاری میتونی پاسخ بدی یا ندی...

3.مثل اینکه شما هر چیزی که دوس داری پاسخ باشه رو بشنوی!!
عزیز من، مگر من آقای احمدی نژاد یا آقای خاتمی رو تایید کردم؟؟؟ که شما جبهه میگیری به سمت من؟؟ تعجب میکنم به شما توصیه میکنم دوباره حرف من در مورد این دو نفر بخونی...!!
من چشمامو به مشکلات و اشکال های و حتی خدمت های هردوفرد هیچ وقت نبستم و تا حدی که مطلع هستم طرفدار هیچ کدومشون نیستم...!!
شما تصوراتت رو از پاسخ من گفتی که من واقعا از شما بعید میدونم!! اگر بخوای اینطور ادامه بدی که هر چی تصورت گفت رو به من نسبت بدی من دیگه حاضر به بحث باهات نمیشم...
4.عزیز دل من ما با چندتا کشور همیشه تحریک رو دور میزنیم اما نه به سادگی با سختی ها و مشکل خودش!!!
آیا هدف اونطرف اینه که به ما کمک کنه؟؟
هنوز هم شما منو طرفدار افراد میبینی؟؟!!!!
من به شما گفتم و چندبار دیگه باید بگم نمیدونم؟!! همه کشور ها به دنبال منافع(عقیدتی قدرتی سیاسی و اقتصادی و...) هستن و ایران هم مستثنا نیست!! شما دوس داری مطلب رو کشش بدی؟؟؟
الان در این مورد حرف من و شما یکیه ولی شما بازهم سعی در کشمکش داری؟؟ تعجب میکنم!!
در مورد میل انسان من کلی حرف زدم عزیز من و شما هنوز خودت رو زیر ذره بین میبینی ولی به خاطر این موضوع چون که گفتی یه سوال میپرسم:چجوری نظام و حکومت رو برای خودت اثبات کردی؟؟ بعد خودت هم بیا و ردش کن....
من این سوال رو وقتی دیدم ازت پرسیدم با پاسخ ناقصی از طرفت مواجه شدم(دلیلش شاید زمان بود و چیز های دیگه!!) اما اون چیزی سر فلکه صادقیه ازت شنیدم فضای بعد انتخابات بودش!!!! و این منو به کپ کردن انداخت ولی بعدش یادم رفت ازت دقیق بپرسم...!!
دقیقا حرفت رو بگو که مطمئن بشم چون کاملا خاطرم نیست...
5.ببین من همون دموکراسی رو میگم که شما میگی و گفتن برای ارزشی بودنش از اصطلاحات خودمه و بس!!
اما من دموکراسی کاملا برابر رو میخوام و به نظر من تا به حال هیچ دموکراسیی به صورت کامل تو هیچ جا شکل نگرفته.... مشخصه چون که سخته برای افراد قدرت طلب و زور گوی جامعه!!
امام در مورد اضافه شدن کلمه دموکراسی به جمهوری اسلامی ایران گفت: اگر ما بخواهیم دموکراسی رو کنار اسلام بگذاریم، این سوال پیش میاد که آیا اسلام دموکراسی ندارد؟؟ و مسلما دارد.(نقل به مضمون)
حرفت درسته در این مورد تناقض در نوشته ام وجود داشته و میپذیرم، امیدوارم ببخشی...شاید حرفهای جدیدم رو نقض حرف های قبلم ببینی!! شما به این حرفم توجه کن....
ببین اعتقاد من در دموکراسی رو حالت کاملا برابره:
یعنی اگر حق تحلیل هست به صورت برابر و با حق داشتن هر دوطرف بصورت کاملا برابره.... وقتی من این برابری رو نمیبینم میگم بیایم جور دیگه ای برابر کنیم یعنی کلا تحلیل رو برداریم!!(در نظر قبلی گفتم که ایده آل نیست و ایده آلش برابری در تحلیله که هنوز وجود نداره)

ای فلک،ای خدا من یه نظر دادم که شخصی بودش و یه نظر دیگه دادم که جمعی بود و همه قبولش داشتن!!
میگم اون حالت برگشت ارز پیش اومده....!!
البته در مورد 5 میلیارد خبری ندارم متاسفانه در موردش مقداری تحقیق میکنم ببینم به کجا میکشه....
من تو خوابگاه فقر منبع دارم و نمیتونم اخبار روز رو خودم پیدا کنم و به همش ج بدم امیدوارم این اشکال رو از من نبینی!!
اما ببین رفیق من منابعم محدوده و نوشته ها هم محدود و من هم عالم بالفعل در این موضوع نیستم و تا حدی که میتونم جواب میدم....
من شیوه پاسخ به نظرت رو مچگیری میبینم نه کشف حقیقت البته این یه دیدگاهه محدوده و شایدم کاملا غلط باشه!!
در مورد زمانبندی یادت نره!!
در ضمن من تا آخر ترم فکر نکنم بتونم به صورت قطعی و کامل بیام نت...
اگر نظرم مقداری تند بود ببخش منو... این مشکل از منهکه نمیتونم پاسخم رو به آرومی به افراد بگم و الا قصد هیچ توهین و نامردی رو ندارم...
امری بود در خدمتم..
پیروز و آزادی طلب باشی...

یک آزادی خواه شنبه 4 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:38 http://1azadikhah.mihanblog.com

سلام و صد درود بر شما برادر گرامی،ای آقا محمد.

محمد جان،توی وبلاگ من گفته بودی که از دست من ناراحت شدی و من هم اونجا پاسخ دادم که:

چرا ناراحت داداش؟مگه من خدایی نکرده،زبانم لال،توهین کردم؟مگه باز هم زبانم لال دروغ گفتم؟مگه باز هم زبانم لال جسارت کردم؟چرا باید ناراحت بشی؟

اما بریم سر موارد اصلی: ( این هایی که بیان میکنم، بعدا نگی،من از این شاخه به اون شاخه پریدم ،ما قرار شد سر دلار بحث کنیم که شما در انتهای جواب گفتی فعلا به منبع دسترسی نداری و ما هم گفتیم: چشم ).


1_ این تنت سلامت که گفتی عجیب بهم چسبید،همچین رفت توی تن و خونم.خدا خیرت بده.اما راجع به این که این مدت زمان 15 روز و یک ماه تاخیر پاسخ دادن شما رو از کجا آوردم باید به شما بگم: تاریخ ارسال نظرات من رو نگاه کنید و تاریخ پست های شما ( چون در پست هاتون جواب من رو دادید،نه در قسمت نظرات ) رو ببینید،متوجه میزان زمانی این تاخیر میشید.و اما من اصلا هدفم عذرخواهی کردن شما نبود،بلاخره ما با هم دوستیم و فقط قصد این رو داشتم که بگم اگر مقدوره سریع تر جواب بدید و هر برداشت دیگری جز این کاملا رده.

2_ نداشتیم

3_ والا برادر من،شما ادعا کردی که معیار سنجش رو 1_ زمان کارش 2 _ هدف کارش 3_ توانایی انجامش میبینی و قضاوت میکنی.من گفتم این حرف شما،مفهومش این میشه که اگر آقای احمدی نژاد به مشکل برخورد،این مشکل رو اون افراد و دسته ها که نام بردم براش درست کردن.وگرنه من نگفتم که شما این دلایل رو میتراشی.گفتم اگر منظور شما این ادعاها ( ادعای چوب لای چرخ آقای احمدی نژاد گذاشتن و ایجاد مشکل در کارش کردن ) باشد،این منظور شما باطل است.عیبی هم نداره اگر به خاطر بد بیان کردن حرف من از من ناراحت شدید.قصد بر بحث و مباحثه است،و باید طی این مذاکره مشخص بشه که منظور هر کسی چیه و کدام طرف درست تر صحبت میکنه.بعد از اون دلگیری هم رفع میشه و نتایج آشکار.این تا اینجا.

4_این که ما سعی میکنیم با کمک یک سری کشور ضعیف و ناتوان مثل سوریه و ونزوئلا و بولیوی و یک کشور قدرتمند مثل چین تحریم های خودمون رو دور بزنیم ،من موافق نظر شما هستم.اما این که شما میگی من شما رو طرفدار افراد میبینم،باید بگم نه من شما رو طرفدار افراد نمیبینم،من شما رو طرفدار یک ایده و تفکر میبینم و خودم رو منتقدش.چیزی که شما تلویحا و به صورت غیر مستقیم من رو بهش محکوم میکنید.اما در مورد کش دادن باید بگم:حقیقت ماجرا اینه که اگر در موردی من و شما هم نظر باشیم که جای بحثی نمیمونه که من کشش بدم.( در پرانتز بگم که من یاد اخطار یکی از بزرگان افتادم در مورد یکی از مسائل مالی که فرمودند:بیش از این کش ندهید.این حرف شما،ناخودآگاه من رو یاد اون فرموده انداخت)

در مورد این بحث هم واقعا نفهمیدم قصد و منظور شما چی بود از عبارات : بعد از انتخابات،کوپ کردم،پاسخ ناقص،و ... ؟.اگر اون موقع من پاسخ ناقصی دادم که خوب ازم توضیح بیشتر میخواستید و من میگفتم.منتهی جواب سوالی که ازم پرسیدید که چی شد حکومت برای من به اثبات رسید و من با تمام افراد دور و برم دعوا داشتم و با چند تا از دوستان ترک رابطه کردم و ...،علتش این بود که فکر کردم حکومتی داریم که هم اسلام را دارد و هم جمهوری را.هم مقبولیت و محبوبیت مردمی را دارد و هم مشروعیت اسلامی را.عدالت و آزادی که ذات و هدف هر انقلابی است را به شرط حفظ اخلاق و اسلام داریم ( خلاصه فقط داریم،نداریم توی کارش نیست ) و فکر میکردم که آن زرتشتی که تلویزیون نشان میداد و میگفت فقط جمهوری اسلامی میتواند راه ما به خوشبختی باشد و همه فقط در جمهوری اسلامی، آزاد و متعالی هستند را درست تشخیص داده و ما دارای این حکومت هستیم و آقای احمدی نژاد رو مردی میدیدم که آمده است تا دست رانت خواران و دزدان را قطع کند و مردی است از جنس مردم،مردی خدایی.مردی است که طبق حرف آقای احمدی نژاد: اگر کسی از میان مردم بیاید بشود رییس جمهور،این خودش انقلاب است. و من فکر کردم انقلاب آقای احمدی نژاد از جنس عدالت است و حق به حقدار خواهد رسید و میگفتم این هجمه ها هم برای این است که دست آن هایی که شکمشان از مال حرام پر شده قطع شده و میخواهند جلوی عدالت را بگیریند و از این حرف ها خلاصه.اما این که چرا الان این طرف ایستاده ام و میخندم به تفکرات خودم هم نیاز به گفتن ندارد و مثل اش این است که: آن چه که عیان است،چه حاجت به بیان است؟.اطلاعات بیشتر نیاز داشتید،سعی کنید مطالب اول و قدیمی وبلاگ قدیمی ام رو بخوانید که نزدیکی بیشتری به تفکرات من دارد.( خودمم رفتم خواندم همین الان ).

5_ خوب در این مورد که در هیچ کدام از کشورها دموکراسی به تام و تمام شکل نگرفته من با شما موافقم.در مورد حرف مرحوم امام خمینی ره هم بگم که حرف ایشون صحیح بوده و ما همین انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر و اصل تفکیک قوا که داریم از تصدق سر امام خمینی داریم.امام وقتی گفتن که :میزان رای ملت است و مجلس در راس امور هست اساس و بنیان جمهوریت (جمهوریت یا مردم سالاری یکی از زیر شاخه های دموکراسی است و ارزشمندترین نمونه ی دموکراسی.منتهی جمهوریت مساوی با دموکراسی نیست و دموکراسی بالاتر از جمهوری است ).در مورد این که میگید حرف شما تناقض داره با حرف قبلی شما،من باز هم میگم:ارزش گفت و گو و مباحثه اینه که منظور طرف مقابل مشخص میشه.پس من نه تنها ناراحت نیستم که خوشحالم.

اما محمد جان،شما وقتی میگی: حق تحلیل همگانی و این که همه حق تحلیل داشته باشند رو نداریم پس بیایم این حق رو از کسانی که دارند بگیریم تا عدالت انجام باشه، من رو یاد حرف آقای احمدی نژاد میندازه که البته من این حرف رو شنیدم و راست و دورغش پای گوینده اش که : حالا که نمیشود ثروت رو ملی کرد،پس فقر رو ملی کنیم.مسلم است که این حرف شما اساسا و بنیادا و به قول آقای زیبا کلام: به جز و به کل،به اصل و به فرع غلط اندر غلط است.شما به جای اینکه بیایی آزاد شدن حق تحلیل همگانی را طلب کنی و بخواهی،می آیی ملغی شدن تحلیل را میخواهی؟ای عجب برادر من،شما که تیشه ورداشتی ریشه را میزنی قربونت برم.این چه استدلالی که میکنی آخه عزیز دل؟مثل این می ماند که بگوییم حالا که همه حقوق ماهیانه مساوی ندارند پس هیچ کس حقوق نداشته باشد.این که نمیشود.البته مردم ما استاد تحلیل های آبکی در همه ی موارد غیر از مسائل فنی هستند که چون نیاز به سواد و مطالعه و پیگیری دارد و ضایع میشوند،بیخیال مباحث فنی میشوند.( منظورم این است که خواست شما برآورده شده است که تحلیل به عهده ی مردم باشد).


در مورد مطلب ارز و تزریق 5 ملیارد تقلبی به بازار و کاهش تقاضا به علت این تزریق و ارزان شدن ارز هم که فرمودی تحقیق میکنی و بعدا نظر میدهی.من هم گفتم : به چشم.منتهی محمد خدا وکیلی باورم نمیشه فقر منابع در دانشگاه باشه،من همیشه دانشگاه رو فضای تحلیل و بحث و نقد میدونستم و خوب مسلما نقد و تحلیل بدون اطلاعات و ذهن باز ممکن نمیشه.اصلا نمیتونم باور کنم که دانشجو دچار فقر اطلاعات و منابع از وضع فعلی کشور باشه.پس وای بر این کشور که دانشجوی یک مملکت منابع نداره،چیزی از این کشور نمونده.


اما در مورد مچ گیری.ببین محمد جان،من حاضرم یکی به من بگه مچ گیری میکنم ولی نگه به جای نقد افکارش،خودش رو نقد میکنم.البته من با عبارت مچ گیری مخالفم و بهتره بگیم نقد افکار و درستی آزمایی نظرات.در این صورت میگم بله،من افکار شما رو به نقد و چالش کشیدم و افکار شما که سر جای خود،من افکار خودم رو هم به چالش میکشم و برای همینه که همیشه ثابت نمیمونم و هر وقت فهمیدم اشتباه کردم،راهم رو عوض میکنم.به قول آقای قالیباف: ( همون که شما بهش میگی دوست منه ) حرف مرد اتفاقا یکی نیست و دو تا است.هر وقت فهمید اشتباه کرده از مردم عذرخواهی کند و به راه صحیح برود.

در آخر هم بگم که نظرات شما هیچ تند روی و توهین و نامردی ای نداشت و کاش همه ی تندروها و تندروی ها مثل شما بودن.

شاد و پیروز و تن درست باشی.

سلام علیک، ان شاء الله که خوب باشی....
1-بازم میگم که کیف کنی تنت سلامت
بذار یه حرف جالب یکی از علما رو هم بگم که ان شاء الله مورد استفاده باشه:
آیت الله ملا علی کنی که بسیار عالم بزرگی هستن به محضر آیت الله العظما نخودکی رفتند و به ایشون ابراز کردند که ما رو نصیحتی کنید که دنیا و آخرت رو داشته باشیم؟ با تبسمی گفتند: مرنج و مرنجان....
3-شما فقط تصورت از من رو مبنای حرف های نظر قبلیت گذاشته بودی که به نظر من کار درستی نبود.... که اینبار تصحیح شدش؛تشکر
4-خب حرف مشخصه مردم برای تهیه دارو به سختی می افتن و دیگه جای بحث نداره...
گفتم کشش ندیم چون میدونستیم..(برداشت من از حرف رهبر ما که میدونیم کار مخالف قانون بوده پس بسپاریمش به قانون و سعی در حلش داشته باشیم نه سعی در خوشحال کردن برخی افراد و الله عالم)
به نظر من تفکر اون موقع تو هم انتقاد داره....(دفعه بعد زیارتت کردیم کامل حرف میزنیم در موردش)
5- در مورد دموکراسی حرفی نموند...
حرفت درسته میپذیرمش و من در این مورد بعد از تحقیق و تفکر تغییر نظر دادم...
مشکل فضای دانشگاهه که خود دانشجو ها ساختنش...
به دانشجو میگی هدفت چیه؟ میگه یه کار گیر بیارم زندگی کنم و بمیرم!!
اینا نشون دهنده فقر فرهنگی و فضای بد خانواده ها و جوامع هستش!!
البته اینکه من افرادی رو میبینم که کلا هیچ فکری در مورد زندگی نمیکنن و یه هدست گذاشتن و تو یه عالم دیگه هستن...!! اینا برا من درد شده...
با چندنفر بحث کردم و در انتهاش این حرفو زدن عیسی به دین خودش، موسی به دین خودش!! مگر عقل ندارن؟!!(حالا اینا کسایی هستن که ادعا دارن!!) اینا یه سری مشکل هستن که من تقریبا میدونم اثر چ چیزایی هستش...
فقر منبع من بر میگرده به سخت بودن تحصیلم و اخلاق نامناسب خودم و اما اون محیط داره تاثیر بدی به من میذاره، متاسفانه... البته بر اساس فکری که کردم دیگه منم که تاثیر میذارم.
تنت سلامت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد